كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)

كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع)
امور فرهنگي وهنري قرآني تربيتي اعتقادي
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) و آدرس canonemamhssan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نطق حيوانات - هدهد و مورچه در قرآن

نطق، اظهار مافى الضمير است، چيز نهان را كشف كردن است خواه به آنكه گوشت باشد يا با سر باشد با اشاره باشد لازم نيست حتماً به زبان باشد در آدمى به زبان، ليكن در حيوانات به اشارات است طبق تحقيقات دانشمندان با ايجاد حركات و در نتيجه امواج مخصوص صوتى مطالب خود را به همنوع مى‏فهمانند.
راجع به نطق هدهد و نطق مورچه با سليمان در قرآن مجيد در سوره نمل تذكر فرموده است و از عطاهاى خداوند به سليمان فهميدن اين قسم نطق حيوانات كه مربوط به عالم ملك است نه ملكوت، مى‏باشد(57) داستانش را مجمل بگويم: هدهد در بين طيور كه مسخر جناب سليمان بودند، امتيازاتى داشت. جناب سليمان در سلطنتش يك عده از جن، يك عده از انس، يك عده از وحش، يك عده از پرنده اينها هميشه لشكريان سليمان بودند، هدهد مزيتى كه داشته، آب را زير زمين خوب مى‏شناخته است لذا سليمان علاقه داشته همراهش باشد. نكته ديگر، حيوان باوفا و با مهر و عاطفه است. از وفايش اين است اگر همسرى پيدا كرد، خودش و همسرش به قدرى با محبت، وفا و صفا هستند ماده هيچ نظر به هدهد نرى نمى‏كند و نر هم نظر به هيچ ماده‏اى نمى‏كند. از خصوصياتش اگر ماده رفت و نيامد هميشه ناله مى‏كند و دنبالش مى‏گردد و اگر پيدايش نشد چيزى نمى‏خورد اصلاً نگاه زن ديگرى هم نمى‏كند اگر چنانچه زنش مرد يا از پيدا شدنش مأيوس شد مى‏گويند كه خوراكى و آب نمى‏خورد مگر به قدر سد جوع تا مرگش برسد.
تفريحى هم براى سليمان كرده است، نوشته‏اند: وقتى اين پرنده به فكر افتاد تفريحى براى سليمان بكند براى خوشحالى سليمان آمد و گفت جناب سليمان ممكن است فردا شما مهمان ما بشويد، سليمان فرمود خودم يا با لشكرم؟ گفت شما با لشكرتان. پرسيد مكان پذيرائى كجاست؟ گفت لب دريا آنجا محل پذيرائى. هنگام پذيرائى شد چرخى زد در هوا ملخى گرفت آن وقت آمد مقابل همه تا همه ببينند. در دريا افكند و گفت ان فاتكم اللحم لا يفوتكم المرق گفت آى سليمان اگر گوشت كم است، آب گوشت زياد است.
روزى جناب سليمان هدهد را نديد و تعجب كرد كه بدون اذن كجا رفته است گفت لاعذبنه عذابا شديداً اولاً ذبحنه شكنجه شديدش مى‏دهم يا او را مى‏كشم‏(58) پس از اينكه پيدايش شد فرمود كجا بودى گفت رفته بودم برايتان جاسوسى اطراف كشورها، كشورى پيدا كرده‏ام به نام سبا (اين گفتگو راجع به ملكوت است هدهد دارد به جهت ملكوتى مى‏گويد) ديدم اهل اين شهر را كه سلطانشان زنى است به قدرى اينها پست شده‏اند كه زنى بر اينها مالك شده است. ديگر آنكه شيطان گمراهشان كرده براى آفتاب سجده مى‏كنند نه براى خدا.
هدهد شروع كرد پستيهاى قوم سبا را ذكر كردن. جناب سليمان هم گفت اگر چنين است، بايد خودت قاصد بشوى. نامه‏اى نوشت براى ملكه شهر سبا كه اسمش بلقيس بود. هدهد هم صاف نامه را آورد بالاى سر كاخ بلقيس انداخت در دامنش، شد واسطه، تا آخر(59) نخواستم قصه بلقيس را بگويم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:نطق حيوانات - هدهد و مورچه در قرآن, ] [ 11:10 ] [ اكبر احمدي ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

اين وبلاگ متعلق به كانون فرهنگي وهنري امام حسن مجتبي (ع) شهر سلامي است ؛ اين وبلاگ در خصوص انعكاس فعاليت هاي ( فرهنگي وهنري ؛ قرآني ؛ اعتقادي ديني مذهبي ؛ وتربيتي راه اندازي شده است
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





اك
اك

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 153
بازدید دیروز : 87
بازدید هفته : 240
بازدید ماه : 537
بازدید کل : 161823
تعداد مطالب : 733
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1

اك

اك اك اك اك